آرشا جونی نبض زندگیمآرشا جونی نبض زندگیم، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

مامی سارا و ماهیش

تولد مامی

1393/5/26 23:17
نویسنده : مامی سارا
864 بازدید
اشتراک گذاری

                          سلام فرشته زمینیم                              سلام هدیه اسمونيم

آرشا جونم سلام عزیزم امروز تولد مامی بود یه جشن کوچولو طبق معمول هرسال گرفتیم امسال خدا بهترین کادو رو به من داد اونم گل پسرمه که اول صبحی با لیبخندت بهترین کادو رو به من دادی

یکی يدونم پسرم این روزا شیطون شدی دیگه خانوادتو خوب میشناسی همش دلت بازی میخواد تا من و بابایی رو میبینی میخندی ولی بقیه رو بعد چند ثانیه شناسایی براشون میخندی کلا پسر خوش اخلاقی هستی واسه همه میخندی ولی با کمی مکث

عسلی دیگه حریف دست خوردنات نمیشم منم به هوس میندازی مو های سرتم یکمی ریخته ولی غصه نخور دوباره در میاد خوشگلم ارشا جونم دیگه اقه بوقه میکنه میخواد باهامون صحبت کنه تازه مامانمم وقتی باهات بازی میکنه شما قهقهه براش میزنی خیلی کیف میکنم اینجوری میخندی.دوستای گلم شرمنده دیر میام پست بزارم اخه تو خونه ارشا همش کنارمه یا باید شیرش بدم یا باهاش بازی کنم یا رو پام بخوابونم موقعی هم خوابه مجبورم کارامو سریع انجام بدم دوستون دارم ببخشید

اقایی روزا باهات خیلی خوب میگذره بهم زندگی دادی شادی دادی عاشق بازی کردنی 2هفته ای که گردنتو خوب نگه میداری وقتی دمر میزارمت سرتو بلند میکنی و میخندی

از بس عشقی که وقتی میریم بیرون بقیه اینقدر قربون صدقت میشن و میان کنار کالسکت لوپتو دست میزنن ولی من نمیزارم بکشن یا برات بوس میفرستن در ضمن شما هم شیطنت میکنی و تو کالسکت نمیمونی دوست داری بری بغل بابایی و بیرون و بصورت عمودی ببینی

خوشگلم دلدردات شکر خدا خوب شده الان 1 هفته ای هست که بهت شربت گریپ میکسچر نمیدم ارشا جونی راستی شبا میزارم رو تشکت که بخوابی بعد وقتی نیمه شب با صدای جیر جیر کردنات بیدار میشم که بهت شیر بدم میبینم 90 درجه به سمت چپ چرخیدی و از تشکت بیرونی و داری با چشمای بسته دستتو میخوری اینقدر دلم هلاک میشه واسه پسر مظلومم

مامانی از مسافرت اومد واسه شما ست شن بازی رو اورده و خاله جونمم برات 2تا اسباب بازی کوکی اورده که پرندشو بیشتر دوست داری چون متوجه شدم عاشق رنگ فسفری هستی و بیشتر این رنگ تو اسباب بازیهات برات جذابه باب اسنفجی روی دیوار اتاقتم از این رنگ زیاد داره واسه همین براش خیلی میخندی پرده تاقتم همینطور از این رنگ داره و بهش خیره میشی

یه روز با بابایی رفتیم احمد اباد چون از مغازه ای تو پاساژ ورسیج که لباس نینی داره خوشم میاد رفتیم اونجا و من و بابایی نتونستیم مقاومت کنیم و برات 2 دست سرهمی زیر دکمه با شلواراشون و 1 بلوز روش و پیشبند و کلاه برداشتیم تو لباسات خیلی خوشگل میشی نفسی

عشقم یکی از تفریحاتت اینه که ببرمت رو تختت مو اویز گردون موزیکالتو روشن کنم اینقدر خوشحال میشی تا عروسکاشو میبینی براشون میخندی و باهاشون حرف میزنی واسه منم خوبه میتونم برم به کارام برسم یه نیم ساعتی بازی میکنی ولی بعدش میخوای باز بغلت کنم و راه ببرمت.پسملی از همه کارات مامان فیلم گرفته از بازی با اسباب بازیهات حموم کردنت که هم تو وانت خوابت میبره هم موقع شستنت خندیدنت تو خواب صحبت با بابایی قهقهه با مامانی فرشته.....

نفسم واکسن بعدیت ماه دیگست این ماه چک شنوایی باید بشی بعد واکسن قبلیت بهونه گیر شده بودی همش بغلمو میخواستی و گریه الکی میکردی میدونم ترسیده شدی بودی و احساس نا امنی میکردی ولی الان خیلی بهتر شدی انگار یادت رفته ولی باز از واکسن بعدیت میترسم نمیخوام اذیت بشی امیدوارم پسرم تا اون موقع که بزرگ میشه قوی هم بشه

سلام خاله جونیا ما باز هم با لبخند اومدیم

اینقدر عاشق این عکسم مثل بچه کلاس اولی های مودب افتادی بوسبوسبوس

 اول بازی پرنسم با عروسکای اویز رو تختش

عزیزم این عکس مربوط به 1/5ماه پیش میشه ولی چون رامش و تو بغل باباییت داشتی خواستم بزارم اونروز هر کار کردم هیچکدومتون بیدار نمیشدین امیدوارم همیشه سایتون بالا سر هم باشه

اینم از تولد من

موفقیت زندگیم تو نگه داشتن سرش به حالت دمر

دوردونم عاشق این حالتتم که هنوز حالت جنینیتو حفظ میکنی یاد اون روزا بخیر

نفسم رو باکس تعویض پوشکش بعد از تعویض

اینم اولین سوغاتیهات مرسی مامان و خاله جونم

لباسای جدید شاهزادم

                               هستی من یادت باشه نفسمون به نفست بنده خیلی خیلی دوست داریم آرشا جونی

پسندها (8)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (14)

مامان صدیقه
1 شهریور 93 19:31
سلام ساراجون.تولدت مبارک.ماشالا آرشاجونم بامزه شده .از طرف من ببوسش.
arezoo
1 شهریور 93 23:59
من فدای خنده هاتون بشم پسرناز.
مامان نی نی
2 شهریور 93 14:21
سلام عزیزم تولدت مبارک گلم هزارماشاله چه بزرگ شده این وروجک خدا برات نگهش داره دلم میخواد لپشو بکشم ایشاله همیشه خوش و خرم باشی عزیزم
مژده
2 شهریور 93 18:59
عزیزم....دیگه حسابی قیافه آرشا جونی جا افتاده خوردنی ترم شده اون عکسش که با بابایش خواب بود خیییییییییییییییییییلی قشنگ بود
مامان بهراد
3 شهریور 93 11:24
آرشا جونم ماشالا خیلی بزرگ شدی کلی خندیدم که تو وان حمام خوابش میبره آخه بهراد همه جا رو تو حموم با دقت نگاه میکنه حتی وقتی آب میریزم روی سرش
الناز لاله
3 شهریور 93 12:30
ارشا جون ماشا الله بزرگ شده ....... خدا همیشه روی خندون دلی شاد بهتون بده
topolooooo
3 شهریور 93 16:46
الهی من فدات شم عسسسسسسسسسسسسسسسلم که انقد نانازی یعنی اکه دستم بهت برسه انقد گازت میگیرم که خدا میدونه آخه مامان جون نمیگی این عکسارو میذاری ما غش میکنیم و از حال میریم؟؟؟؟بوووووووووووووس راستی سارا جون تولدت مبارک تولدت چن سالگیت بود؟؟؟ انشاا..120ساله شی
آزاده (مامان رایان کوچولو)
6 شهریور 93 0:56
سارا جون تولدت مبارک مامانی خوب و مهربون ایشالله 150 سال سایه ات بالای سر گل پسر خوشگل و خوردنیت باشه عزیزم.آرشا جونی رو حسابی جای من ماچش کن.
خاله
9 شهریور 93 10:39
با کلی تاخیر خدا دردونه تو حفظ کنه ماشالا خیلی ماهه فردا هم وب دختری به روز میشه حتما بیا................
مامان و بابا
12 شهریور 93 10:50
ماشاا.... پسر نازی دارید.به وبلاگ پسر من هم بیایید و نظر بدهید.من دایم وب شما را بازدید می کنم.
مامان کوروش کوچولو
26 شهریور 93 10:05
مامانی تولدت مبارک ـ عزیز دلم چقدر ماشااله خوشمزه شدی مامانی اسپند برای پسرمون یادت نره ـ به کوروش جون هم سری بزن خوشحال میشیم
arezoo
31 شهریور 93 18:47
منکه خسته شدم اینقد که اومدم و نبودی
مژده
1 مهر 93 19:27
سلام مامی تنبله پس کی میای؟ خب دلمون تنگولیده واسه آرشا جونی
مامان و بابایی
4 مهر 93 1:23
عزیزم چه قدر بزرگ کردی پسرمون خیلی عکساش نازه