آرشا جونی نبض زندگیمآرشا جونی نبض زندگیم، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

مامی سارا و ماهیش

یا رب

1392/12/11 9:49
نویسنده : مامی سارا
758 بازدید
اشتراک گذاری

                          یا رب دل همه مامانا رو دور از غصه فرزنداشون کن                  

سلام دوردونم یکی یکدونم خوشگلم

سلام آرشا جونیم سلام همه زندگیم پسر طلام

شیطونکم این روزا که تو سراشیبی دوران بارداریم بیشتر دلتنگتم دلم برای تکون خوردنات برای نصف شب وول خوردنات و بیدار کردنام برای همیشه بودنت با خودم داره تنگ میشه چه طوری تحمل کنم روزیکه دیگه تو دلم نباشی چجوری جیگر گوشمو از خودم جدا کنم و نگرانش نباشم صبحایی که با تکونات بیدارم میکنی و منم با یه لبخند باهات صحبت میکنم صبح بخیر عاقبتت بخیرو هر روز بهت میگم وقتی سر کارم سر عمل میرم تنها دلیل خنده های پشت ماسکم تکون دادن انگشتای کوچیکته دلم برای این حس مادرانه تنگ میشه که فقط خودم میدونم داری چیکار میکنی حس میکنم تکونت مربوط به دستته یا پات یا حتی سر و انگشتات دوست دارم فقط واسه خودم دلبری میکنی و هر وقت بقیه میان دست بزنن تا تکوناتو حس کنن دیگه آروم میشی وخیلی وقتها هم دیگه تکون نمیخوری این حس قشنگو فقط واسه خودم میخام شاید خودخواهی باشه ولی من بهت عادت کردم به بودنت تودلم عزیز ترینم از این روزام میخوام بیشترین لذتها رو ببرم چون دیگه رو پایانن میخوام بدونی که خیلی خیلی دوست دارم و همیشه عاشقت میمونم

پسره قند عسله جونم برات بگه که بالاخره اتاقتون تموم شد و وسایلت چیده شد تخت و کمد مستقر شد با هزار ذوق لباساتم چیدم تو کمدت عروسکا و اسباب بازیاتم چیدم وسایلی که از قشم هم سفارش دادم رسیدن ولی هنوز نچیدم ست لحاف و تشک و بالشت و قنداق فرنگیت هم اومده خیلی خوشگلن یه عالمه وسیله داری قاشق چنگال و سرویس ارکوپال خوشگلت شیشه شیر کوچولو و بزرگت عزیزم اینقدر ذوق دارم که نمیتونم بگم چی واست خریدم میترسم یکیشونو جا بندازم ولی عکساشونو برات میزارم البته هنوز خریداتون کامل نشده تازه پسری لباس هم گفتم خاله جونم از مالزی براتون بیارن

عزیز دلم هر روز صبح که از خواب پا میشیم هم من هم بابایی یه سر به تاق شما میزنیم بعد راهی سر کار میشیم شبا هم همینطوره اول میا م اتاق پسملی تا انرژی بگیرم

این چند روز درگیر سر کار و خونه تکونی بودم البته کارگرمون اومد کارا و انجام داد.5شنبه شب مامانی یعنی مامان من هم سرویس کالسکتو گرفت  با کلی وسیله دیگه اونا هم خوشگلن بعد از چیدمان عکسشو برات میزارم جمعه هم خونشون دعوت بودیم و اونجا هم واسه دایی آرمینت که خیلی بیقرارته دلبری کردی و بالاخره بعد کلی بازی کردن باهات و صحبت کردن باهات براش تکون خوردی و کلی هم قربون صدقت شد ایشالا نی نی دایی آرمین هم زود بیاد تا شما هم بازی داشته باشی نفسم عصرشم رفتیم خونه مامانی دیگت مامان بابایی اونجا هم شیطون شده بودی راستش از وقتی کیوی خوردم شما به مدت نیم ساعت مداوم تکون میخوردی که مامانیت از چند تا مبل اونورتر هم تکوناتو میدید قربون صدقت میشد تا حالا مزه کیوی رو نچشیده بودی چون من زیاد دوست ندارم ولی اونشب تصمیم گرفتم کیوی بیشتر بخورم تا با تکونات بیشتر سرگرم بشم

دیروز یعنی شنبه ساعت 8 وقت سونو داشتم ایندفعه یه جای دیگه وقت گرفته بودم چون اینجا هم تعریفشو شنیده بودم هم همراهی میذاشتن بیاد داخل بیشتر به خاطر بابایی بود چون خیلی از سونو هات میپرسید واسه همین هم دوست داشتم خودش بیاد ببینتت رفته بودم سونو دکتر طاهریان وقتی رفتم داخل من ندیدمت دکتر مانیتور رو به سمت خودش کرده بودت و از اونجایی که سرش شلوغ بود حوصله توضیح اضافه نداشت و اصرارام فایده نداشت تا بزاره منم ببینم ولی وقتی دیدم باباییت پشت سرش با یه لبخند واستاده و چشم از مانیتورش بر نمیداره اروم شدم یکمم حسودیم شد اخه بابایی منو فراموش کرده بود چشم از پسمله بر نمیداشت

با صحبتای دکتر که به منشیش میگفت تا تایپ کنه آروم میشدمو وقتی مجدد جنستو گفت پسره وقتی طول استخون رونت گفت 48 میلیمتر دور شکمت 204 میلیمتر دور سرت 246 میلیمتر و وزنتو 848 گرم گفت تو ذهنم داشتم مجسمت میکردم که چقدی شدی آخه مامان قربون قد وبالات بشه همش فکر میکردم کوچولو باشی ولی میبینم پسر خوبی بودی و هر چی خوردم و خوردی خدارو شکر توسونوت همه چیزت خوب بود اکوی مغزت سالم بود بطنهای قلبت ستون فقراتت سیستم گوارشیت و ادراریت همه همه خدا رو  صد هزار بار شکر سالم بودن تازه دکتر وقتی گفت مثانت هم پره خندم گرفت ولی این وسط فقط یه چیزی منو باز نگران کرد اونم موقعیت جفتت که خلفی بود با گرید یک که هنوز بالا نیومده راستش خیلی نگرانتم

دیشب بعد سونو بابایی منو برد طرقبه تا دلم باز بشه ولی از اونجایی که بارون میومد دلم بیشتر گرفت و اشکام امونم ندادن از ماشین که پیاده شدم زیر بارون از خدا سلامتیتو خواستم خدا رو به بارونش به برکتش قسم دادم تا تورو صحیح و سالم به من برسونه من اعتقاد دارم که وقتی زیر بارون چیزی رو از خدا بخوای اجابت میشه اخه درای رحمت خدا بازه عزیزم از خونریزی جفت میترسم از زایمان زودرس از اینکه نکه نیم درصد هم اذیت بشی از همه اینا میترسم ازت میخوام همینطور که تو شکمم بکس بازی میکنی 2 تا مشت و لگد به این جفتت بزنی بیاد بالا اینقده منو نگران نکنه

پسرم خیلی دوست دارم یادت باشی دنیای من و بابایی شدی پس حسابی مراقب خودت باشی زندگیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (13)

بآنو
11 اسفند 92 13:05
سلام عزیزه دلم در چ حد پایینه نگفتی ؟ مارژینال بهتره . لولایینگ کمی پایینتره ولی سره راهی نیس. دکترم بمن استراحت داده ولی نه مطلق !!! از چند تا دکتر سوال کردم میگن باید مراقب باشم ولی سر راهی نمیشه دیگه بخدا موندم تمامه این شش ماهو استراحت مطلق بودم الانم اینجوری میشه بگی فعالیتت در چه حده با وضعیته جفتت ؟
مامی سارا
پاسخ
بانو جون جفتم خلفی با گرید 1 ولی فکر میکنم از سری قبل بهتر شده باشه هنوز پیش دکتر نرفتم.من فعالیتم زیاده چون سر کار میرم و در گوشت میگم 2جا کار میکنم و اصلا استراحت ندارم خدا خودش نی نی هامونو نگه میداره
آرزو
12 اسفند 92 0:07
خوب خداروشکر ازاینکه اومدی و ما رو از حال خودت با خبر کردی و بیشترشکر به خاطر اینکه همه چی خوبه هر چی سن بارداریت بره بالا امکان پایین اومدن جفت هست دیگه خواهره منم خلفی با گرید1 تو ماه 7هست. اینقدرم تو این مدت خودشو اذیت کرد آخه جابه جایی خونه داشتن.پس نگران نباش پسرتو بسپار به خدا.خودش همینطوری که بهت داده برات حفظشم میکنه. راستش منم تو سونوی هفته18 نشون داد موقعیت جفتم مارژیناله منم مثه تو نگرانم تا برم سیزدهم پیش دکترم ببینم در چه وضعیتی هستش.
مامی سارا
پاسخ
ارزو جون با اینکه میدونم همه چیز خوب پیش میره و ارشایی سالم میلد پیشم ولی این حس مادرانه رو نمیشه کاریش کرد امیدوارم عزیزم امروز که سونو میری همه چیز عالی باشه
نیلوفر جون
12 اسفند 92 0:15
azizam negrany cher mage che ashkaly dare narahty asters badtare azizam faqad khob bokhor bekhab estrahat khon boooooooooooossssssssssssssssssss
مامی سارا
پاسخ
چشم نیلوفر جون خوب میخورم تا ارشایی تپل مپل بیاد پیشم
مامان صدیقه
12 اسفند 92 7:46
عزیزم به سلامتی باشه ایشالا مبارک سیسمونی آقا آرشا.نگران جفت نباش .میاد بالا . جفت من تا 5 ماهگی پایین بود هر سری می رفتم سونو کلی منو می ترسوندن
مامی سارا
پاسخ
آره عزیزم نمیدونم چرا اینقده الکی ادم و نگران میکنن منم مطمئنم که آرشاییم صحیح و سالم میاد بغلم انشالا
مامان نی نی
12 اسفند 92 17:01
نگران نباش عزیزم ایشاله به سلامتی این دورانو طی میکنیو هیچ مشکلیم پیش نمیاد عزیزم دلم میخواد زودتر عکس اتاق گل پسریتو ببینم منتظرم
مامی سارا
پاسخ
حتما خاله جونش زودتر عکس اتاق پسمله رو میزارم ولی چون این روزا خیلی سرم شلوغه هم کارم زیاده هم مشغول خونه تکونی و خریدای آرشام راستش هر چی خریدم با پلاستیکش گذاشتم تو اتاقش و اصلا نچیدم ولی به محض چیده شدن عکس میگیرم
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
13 اسفند 92 13:24
دیوار کوتاهی دارد خانه ما وقت امدن غم ها و قاصدک ها ، دیوار بلندی دارد خانه ما وقت رفتن اشک ها و گلایه ها
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
13 اسفند 92 13:26
سارا جونم نگران نباش .... انشالله صحيح و سلامت به اغوشت مياد..... خريدها هم مباركش باشه انشالله مياد و با تن سالم ازشون استفاده ميكنه
مامی سارا
پاسخ
مرسی لیلی جونم انشالا سالم بیاد تو بغلم از خدا فقط همینو میخوام
نیلوفر
13 اسفند 92 20:57
نگران هیچی نباش سارا جون. خودتون و بسپار به خدا. مطمئن باش که همه چی به خوبی پیش میره. هر چیزی هم که خریدی مبارک باشه. دوست دالم نینی منم زودتر تکون بخوله منم کیف کنم
مامی سارا
پاسخ
عزیزم ممنونم بخاطر همدردیت امیدوارم نی نی خوشگله زودتر تکون بخوره و کلی خوشحالت کنه
بآنو
14 اسفند 92 17:51
خلفی ک نوع ِ جفتته یعنی جفت پشته گل پسرته ک خیلیم عالیه . گریدمـ ک سن ِ جفتته ک تو این سن طبیعیه عزیزمـ این ک عالیه حرفی از پایین بودن نزده نگرانه چی هسی شما ؟ خدا قووووت من بخاطره جفتم تو استراحتم
مامی سارا
پاسخ
اره عزیزم خودمم وقتی متوجه شدم خیلی خوشحال شدم
نیلوفر جون
25 اسفند 92 15:06
بزرگترین دروغ این روزای من من دیگه بزرگ شدم عیدی واسه چی سال نو را پیشاپیش تبریک میگم
مامی دلسا
25 اسفند 92 16:19
سلام خانومی خوشحال شدم وقتی فهمیدم که همشهری هستیم نگران گل پسرت نباش ایشالا سالم و سلامت به دنیا میاد. راستش منم پارسال همین موقع که باردار بودم خیلی نگران دخملم بودم ولی لطف خدا خیلی خیلی زیاده و کودکم سالم وسلامت به دنیا اومد خانومی این نگرانی ها طبیعیه.
مامی سارا
پاسخ
مرسی عزیزم که دلگرمی میدی
آوايي ... (لي لي)
27 اسفند 92 5:04
تق تق فش فشه، فاصلمون كم بشه!... 
هيزم و نفت و آتيش، دوستت دارم خداييش...... 
سيب زمينی به سيخه، عكس گلت به ميخه!
.... غماتو بيار فوتش كن،كينه داری شوتش كن!
.... هوا بهاری ميشه، سرما فراری ميشه!
....زردی ازت دور بشه، هر چی ميخوای جور بشه..... ۴ شنبه سوری مبارک خواهر جونم...... به علت ناز كردن نت هنگام سال تحويل پيشاپيش سال نو مبارك.. سالي شاد،پرپول،پرپول،پرپول براتون آرزومندم شما هم لطفا همينارو واسه من آرزو كنيد..... (لي لي دوستدار هميشگي شما)
مامی سارا
پاسخ
ممنون لیلی جون منم سال پر شادی و سلامتی و پر پول و برات ارزومندم
ستاره
13 اردیبهشت 93 14:21
ساراجونم از خدا میخوام ک آرشاجونو باخوشحالی بغل کنی نگرون هیچی نباش ب خدا توکل کن
مامی سارا
پاسخ
ممنون عزیزم