اتاق آرشا جونی

                                  سلام به جیگر ترین و توپولو ترین پسر دنیا
عزیزم کمتر از 1 ماه دیگه مونده دلم حسابی واسه دیدنت پر میکشه از خدا سلامتی و خوشبختیتو میخوام ازش میخام این 1 ماه باقی مونده هم بیشتر کمکم کنه
سلام به همه دوستای گلم بالاخره تنبلیهام تموم شدن و تونستم به این حس خوشایند غلبه کنم و عکسای اتاق نفسمو براتون بزارم
اول از این چند روز براتون بگم بعد همتونو به دیدن عکسا دعوت میکنم
جمعه 2/22 تولد پریناز جون زندائی ارشا جونی بود جاتون خالی رفتیم خونه داداشیم و بعد هم تولد پریناز جون بود و خوش گذشت.شنبه 2/23 هم عصرش رفتم مطب خانوم دکتر واسه چکاپ ماهانه ولی همون اول رفتن شکه شدم چون وقتی رفتم رو وزنه تا وزنمو ثبت کنن دیدم بله واقعا عید هم به من هم به پسمله خوش گذشته و آرشا جونی تو این 1 ماه 10 کیلو به وزن مامانش اضافه کرده و تا حالا جمعا 20 کیلو اضافه کردم (ماشالا)حالا دلیل این همه تنبلیام مشخص شد سنگین شدم دیگه 
البته چون تا حالا فشارم همیشه 11/7 بوده جای نگرانی نیست و خدا رو صد هزار مرتبه شکر جز مچ پاهام که اونم بخاطر کارم که همش سر پام جای دیگه از بدنم ورم نکرده دوست جونیها به شدت از نمک دوری میکنم و حسابی مراقبم ورم نکنم خلاصه جونم براتون بگه که خانوم دکتر خندید و بهم گفت بچت درشته البته با سونو هفته دیکه مطمئن میشم
از خدا سلامتی و واسه آرشا جونم و همه نینی های به دنیا اومده و تو راهی رو دارم امیدوارم این 1 ماه هم به سلامتی و خوبی بگذره
بازم از همتون عذر خواهی میکنم که وعده سر خرمن زیاد دادم اینم اتاق آرشا جونم در نگاه اول

 
اینم تخت نوزاد نوجوان پسمله که اکثر دوست جونیا میدونن که چه جوریه ولی بازم خدمت بقیه عرض کنم که تخت بالایی فعلا مثل گهواره رو تخت پایی نصب و بعد از بزرگ شدن آرشا تخت رویی برداشته میشه و میز پایین تخت که فعلا محل تعویض پوشک پسرمه هم برداشته میشه و تخت پایینی واسه دوران نوجوانی پسمله است و میزشم ایینه روی دیوار روش سوار میشه و نقش ایینه و دراور و ایفا میکنه

 
ای 2 تا عکس هم از سرویس داخل تختش و بالشت شیردهی که شکل خرگوش و عروسک موزیکالش که خودم انتخاب کردم چون لباساش به سرویسش میاد

اون عروسک گردون بالای تختش چراغ خوابم هست که وقتی تاریک باشه و روشنش کنم عکس قلب و ستاره رو دیوار میندازه

 قبل از دیدن کمدش و وسائل داخلش اسم نفسمو بالای کمدش ببینین مامان قربونش بشه

اینم کمد لباس و ویترین اسباب بازیهای خوشمزم

بفرمایید اینم داخل کمدش هم با طبقه بالاش هم با طبقه پایینش

(اون کفشای آبی تابستونی سمت راست جزء وسایلیه که تو نبود عسلم از فروشگاه مکس دبی خریدیم)

پتوی داخل کمدشم خودم از دبی خریدم چند سال قبل از وجود خارجی داشتن آرشا ولی همه وسایلشو پسرونه خریدم

 
اینم ویترینش

 
 سرویس ارکوپالش واسه خوردن و شکستن..... و پیشبندش

 
طبقات بغل که شامل ست شامپو و لوسیونو صابون و لیفای خرسی جیگمل

 
اینم طبقه ملزومات شکم جوجوئی که شامل 2تا شیشه شیر و فلاسک و پستونک و بندش لیوان و قمقمه اب و ابمیوه خوری

 
اینم یه سری دیگه از بهداشتیهای عشقم که شامل مسواک برقی شانه و برس گوش پاکن

 
عکسای باب اسفنجی پسر باب اسفنجی من که البته کارتون مورد علاقه بابایی آرشا جونیه

 
  
ست حوله و حموم شیطون پسملی به همراه وسیله گرفتن از جیشششش
 

ست کالسکه و پشه بندو پرده اتاق عزیز دلم که خودم دوختمش و بابایی وصل کرده

 
 
لباسهای داخل کشو جیگملی که بازم ست آبی رنگشو از دبی خریدم

 
 
 
اینم 2 تا کشوی پائین تخت پسمله که لباسای بچگی های خودمو توش گذاشتم تا ارشا جونی بدونه مامانشم یه زمانی اندازه خودش بوده

 
  
در اخر هم لباسای کاموایی داخل کمد نی نی خوشگلم که مامانی آرشا(مامان خودم) با کلی سلیقه برای دردونم بافته پیشاپیش از طرف خودم و آرشا تشکر میکنم و دست این مامانو بابت همه زحمتاش میبوسم

این لباس چون مامانی پشتشو اول اسم آرشا جونی رو زده بودن از پشتشم عکس گرفتم

این لباسها هم به سفارش مامانی خاله جونم از مالزی خریدن

این چندتا هم باز هم سفارش شده از مکه خرید شده

اینم خود مامانی چند سال پیش که مکه رفته بودن خریدن ولی چون اون موقع نمیدونستن نوشون دخمله یا پسمل دخملونه بیشتر گرفتن که اونا نصیب آرشا جونی نشدن واسه همین این پسملونه فقط میرسه به نفسم

بازم جا داره از مامانم مجدد تشکر کنم که خودم دیدم چقدر زحمت واسه بافتن این لباسها کشید چقدر بافت و شکافت تا اون چیزی که میخواد بشه و از عشقم رضا جونی ممنونم که اتاق آرشا جونی رو خودش تنها با کلی حوصله خرج دادن رنگ زدش و تو چیدمان این اتاق هم کلی کمکم کرد

دوستان بقیه لباسهای آرشا جونی که مامانی دیگش(مامان بابایی) هنوز به دستم نرسیده چون مامانیش منتظر اول نوه شو ببینه بعد لباسا رو تسلیم کنه انشالا به محض رسیدن عکسای اونا رو هم میزارم

دوست جونیام اتاق آرشا جونی هنوز کار داره و تصمیمای زیادی واسش دارم به محض تغئیرات از اونا هم عکس میگیرم از اینکه دیر شد و همتونو چشم انتظار گذاشتم عذر میخام

امیدوارم پسرم از همشون به خوبی خوشی استفاده کنه عزیز دلم یادت باشه همه زندگیمی مامانی