سونوگرافی NT
دوستان میدونم بارداری توام با استرسه. سونوگرافی NT هم از اون لحظاتی که تا جوابش کلی استرس میکشی چون تو این سونوگرافی ناهنجاریهای مادر زادی نشون داده میشه.واسه منم همینطور بود
ماهی من روزیکه قرار بود برم سونوگرافی (1392/8/29 ) خیلی استرس داشتم اونروز و مرخصی گرفته بودم تا استرس دیر رسیدنو نداشته باشم مامانی من و باباییت هم همراهم بودن واسه سونو باید مایعات میخوردم تا حجم مثانه زیاد باشه وای که چقدر سخته دیگه داشت به کلیه هام فشار میومد وقتی نوبتم شد برم داخل همراهی نذاشتن بیاد تو خیلی دوست داشتم مامانی و باباییت میومدن داخل میتونستن واسه اولین بار ببیننت ولی نشد به جاش خودم تنها این لذت و بردم بازم یکی از اون لحظه های خوبی بود که تجربشو نداشتم البته وقتی رفتم داخل دکتر (هاشمی عطار ) گفت که برم نصف مثانتو خالی کن البته بین خودمون بمونه قبل اومدن تو اتاق به خاطر درد کلیه 3 باری رفته بودم دستشویی
برای بار دوم که رفتم رو تخت که سونو گرافی انجام بدم استرسامو فراموش کردم وقتی دکتر بهم نشونت داد و گفت داره واسه مامانش دستاشو تکون میده اولش ندیدم ولی وقتی نزدیکترت کرد دیدمت معنی واقعی در بوست خود نگنجیدنو فهمیدم دکتر هم که دید خیلی خوشحالم شدم گفت پس صدای قلبشم گوش کن وای چه تالاب تولوبی
بدش از دکتر پرسیدم که سالمی گفت تا اینجا که مشکلی نیست کاملا سالمه از خوشحالی یادم رفت بپرسم میشه جنسیتتو متوجه میشه یا نه؟
دکتر یه عکس خوشگلم ازت بهم داد نفسم منم اومدم بیرون به بابایی مامانم نشون دادم که اونا رو هم خوشحال کنم در ضمن شما در این تاریخ 11 هفته 6 روز بودی عسلم قدش 5/9 سانتیمتر بود مامان فدای قدو بالات بشه
دوستای عزیز ممنون که همراهیم میکنین ازتون خواهش میکنم با تجربه هاتون منو ماهیمو همراهی کنین