ماه مبارک
سلام پرنسم سلام ماه روی مامان سلام دلبرکم سلام آرشا جونم
سلام به همه دوست جونیام.تنبلی رو میبینین...شرمندتونم
راستش اتفاق خاصی نیوفتاده بود این مدت همش درگیر پسملیم اینقده شیرینه که وقت سر خاروندنم ندارم
ارشا رو 45 روزگیش بردیم بهداشت واسه چکاپش خدارو شکر حسابی تپل مپل شده و گفتن 7 مرداد که 2 ماهه شد بیاد واسه واکسناش راستش از حالا نگرانم
نفسم صبحها نیم ساعتی برام میخنده من و باباشو میشناسه تا سلامش میکنیم واسمون میخنده الهی قربون خوش خنده خودم بشم که همه چیزای خوبش به خودم رفته بعد بابایی رو با لبخندای قشنگش راهی کارش میکنه من میمونم و ارشا جونی
راستی عزیز دلم این روزا همش افطاری دعوتیم خیلیم عالی
ارشا جونی 45 روزگیت وقتی رفتیم بهداشت پرستار اونجابعد از کلی بازی کردن با شما قد و وزنتو اندازه گرفت که 2300 به وزنت و7 سانت به قدت اضافه شده بود الهی قربونت برم پسرم مرسی مامانی که زحماتمو اینجوری نشونم میدی و خوشحالم میکنی
عشقم هنوزم کولیک ( دلدرد ) داری همه میگن شیرت چربه خیلی غذاهامو رعایت میکنم ولی چند وقتی که بهتر شدم منم دارم غداهای دیگه رو میخورم تا به اینا هم عادت کنی
دوست جونیا فردا ارشا رو میخوام ببرم واکسن براش دعا کنین پسرم درد نکشه
آرشا جونم خوش قدم من بازم 2 ماهگیت باعید فطر یکیه زندگیم عید فطرت پیشاپیش مبارک هدیه زیبای من
دوست جونیام عکسای این مدت ارشایی رو براتون میزارم ممنونم که بهم سر میزنین ابراز دلتنگی میکنین همتونو دوست دارم
پسرم شما یه روزی بزرگ میشی صاحب خونه و زندگی میشی زن و بچه دار میشی ولی یادت باشه مامان و بابا هیچ وقت این دستای کوچولو رو فراموش نمیکنن و همه جا محکم میگیریم و همیشه پا به پای پاهات مییایم
عکسای بالا مال یکماه پیشه(93/4/3)
این عکسا هم مربوط میشه به افطاری خونه مامانم 4/13 ارشا بغل زنداییش(خاله پری)
عزیزم خاله پری رو خیلی دوست داری همیشه اینطوری نگاش میکنی
ارشا بغل دختر خالم لیلی
ارشا بغل خودم و با دتر خاله هام و خاله هام
نفسم اولین بار تو کالسکش
پرنسم تو این عکست تو کریر پشت مبل خونه خاله سارا دوستم قایمت کردم تا بچه های دیگه اذیتت نکنن اخه اونشب تولد عمو فرامرز دوست بابایی بود باید مراقب عسلم باشم دیگه
جیگرم به زور پستونک میگیری و در یه اقدام غافلگیر کنان شوتش میکنی بیرون
عشقم وقتی باهات بازی میکنم حسابی برام میخندی
قربون زبون شیرینت
قربون اون نگاه معصومت
قربون لبخند نهفتت
ارشا جونم جدیدا دستاشو پیدا کرده و تا میارشون بالا میخورش فرقی هم نمیکنه که سیر باشه یا گرسنه اخه اون دستا خوردنم داره مامانی
دوردونم روی صندلی بادیش( 93/5/2 )
دلربای مامان و بابا یادت باشه خیلی خیلی دوست داریم پسرم